گفت وگو با برنده جشنواره فیلم های پنج دقیقه ای بسیج ؛
دوست داشتم زمان جنگ رزمنده بودم
غزاله مرعشی
متین کاظمی نمین، دانش آموز کلاس دوم دبستان یکی از برگزیدگان جشنواره فیلم های کوتاه 5 دقیقه ای بسیج است. فیلم «رزم متین و افراسیاب» درباره رزمنده ای است (با بازی خود او) که به جنگ می رود، جانباز می شود و در نهایت پس از شهادت به بهشت می رود. از او به عنوان «کوچکترین فیلمساز» شرکت کننده در جشنواره تقدیر شده است. در این باره با او گفت وگو کرده ایم.
¤فیلم ساختن ممکن است به نظر خیلی از بچه ها کار سختی باشد . چطور شد که به فکر فیلم ساختن افتادی؟
من فیلم ها و سریال های تلویزیون را خیلی دوست دارم. همیشه دلم می خواست بتوانم مانند آنها فیلم بسازم.
¤وقتی به پدر ومادرت گفتی می خواهی فیلم بسازی تشویقت کردند، به غیر از آنها چه کسانی به تو در این کار کمک کردند؟
وقتی به آنها گفتم می خواهم فیلم بسازم آنها موافقت کردند و به من خیلی کمک کردند. اما از اول فکر نمی کردند فیلم این قدر خوب شود. من خودم خیلی برای ساختن این فیلم تلاش کردم. محسن افراسیابی و ریحانه افراسیابی که شوهر خاله و دختر خاله ام هستند در این فیلم بازی کردند و آقای محمد فرجام هم تدوین و کارهای کامپیوتری فیلم را انجام دادند. در نهایت فیلم خیلی خوب از آب درآمد.
¤برای ساختن فیلم امکانات خاصی داشتی یا از وسایلی که در دسترست بود استفاده کردی؟
به غیر از دوربین فیلمبرداری از وسایل خاصی استفاده نکردم. چند تا از تفنگ های اسباب بازیم بود و برای نشان دادن خون از گیلاس استفاده کردم. البته دلم می خواست مثل فیلم های تلویزیون در فیلم از تانک و چیزهای دیگر هم استفاده کنم ولی در آن حد امکانات نداشتم. کارگردان ها امکانات زیادی دارند و درس فیلمسازی خوانده اند. فیلم من در حد امکانات یک بچه معمولی بود.
¤دفاع مقدس یعنی چه ؟چرا در این باره فیلم ساختی ؟
دفاع مقدس یعنی دفاع از کشور در زمان جنگ. من آرزو داشتم در زمان جنگ یک سرباز بودم و می توانستم تا آخرین قطره خونم بجنگم. می خواستم با این فیلم به بچه ها بگویم رزمنده ها در جنگ هیچ وقت نمی ترسیدند. حتی اگر زخمی یا جانباز می شدند باز هم به میدان جنگ می رفتند و از کشورشان دفاع می کردند.
¤خودت که زمان جنگ به دنیا نیامده بودی. پس این چیزها را از کجا می دانی؟
خاطرات جنگ را از زبان پدربزرگ هایم شنیده ام و به فیلم های دفاع مقدس هم خیلی علاقه دارم و آنها را تماشا می کنم.
¤ فکر می کردی فیلمت در جشنواره برگزیده شود؟
اگر کسی فکر کند موفق می شود حتماً موفق خواهد شد. بعضی وقت ها بزرگترها بچه ها و توانایی هایشان را دست کم می گیرند ولی من از اول می دانستم که می توانم با کمک دیگران فیلم خوبی بسازم.
¤وقتی می خواستی جایزه ات را بگیری چه احساسی داشتی؟
از وقتی وارد سالن شدم دلشوره عجیبی داشتم. آن قدر که دلم درد گرفته بود و نفسم بالا نمی آمد! ولی مرتب به خودم می گفتم که من هم می توانم مثل بقیه روی سن بروم و جایزه ام را بگیرم.
¤دوست داری در آینده فیلمسازی را به عنوان شغل انتخاب کنی؟
من فیلم ساختن را خیلی دوست دارم ولی دلم می خواهد درآمدم از شغل دیگری باشد و درکنارش هر وقت دلم خواست در مورد موضوعاتی که دوست دارم فیلم بسازم.
¤ اگر بچه ای بخواهد مثل تو فیلم بسازد باید چه کارهایی انجام دهد؟
اول از همه موضوع فیلم را انتخاب کند. بعد درباره آن تحقیق کند، مثلاً از بزرگترهایش سوال بپرسد. بعد داستان فیلم را بنویسد یا آن را در ذهنش بسازد و در آخر با کمک پدر و مادرش فیلم را بازی کند. البته ساختن فیلم کار یک روز و دو روز نیست. پس بهتر است بچه ها در تعطیلات عید یا تابستان این کار را انجام دهند که فرصت بیشتری داشته باشند.