امروز پیشرفت علوم جدید و سادگی امکان برقراری ارتباط در جهان کنونی و سهولت دستیابی به اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در اقسام Server ها فضای بسیار خوبی را برای زالوصفتان سودپرست شب نشین فراهم آورده است که با استفاده از این فضا اقدام به سودجویی های بی انتها نمایند.نمایش تصاویر و فیلم هایی از زنان و کودکان کم سن و سال انسان را یاد دوران گلادیاتورها می اندازد.
مقایسه بین توزیع مواد مخدر و این مورد به ما نشان خواهد داد که متاسفانه چه شباهتهای زیادی بین آنهاست ضمن اینکه در بعضی موارد دومی بسیار خطرناک تر است.
اینترنت و تجهیزات مخابراتی جدید که شاهراه تبادل اطلاعات با اصالت در جهان است و می توان از آنها به عنوان وسیله ای راهوار برای پیشبرد اهداف علمی جهت توسعه و نشر علوم و یکسان سازی سطح علوم در تمامی جهان بشری استفاده برد، متاسفانه کریدر کسب سود برای عده ای معدود و بدور از شرایط انسانی گردیده است. جامعه سالم و خانواده های متعلق به این جامعه از وقوع این مصیبت در اطراف خویش نگران و پریشانند.
در تمامی کشورهای در حال توسعه و یا توسعه یافته برای رانندگی خطرناک که در نهایت ممکن است جان و مال چند نفر را تهدید کند میلیونها دلار هزینه نموده اند و اکیپهای پلیسی را در لوای قانون جلوگیری از وقوع حوادث رانندگی تجهیز کرده اند. روانشناسان بسیاری به آنالیز رفتاری رانندگان متخلف پرداخته اند و با همکاری قانوندانها و قانون گذاران جامعه خویش جزاهای مختلفی برای گناهکاران تعیین نموده اند.تبلیغات جهت تشویق عموم جامعه به مراعات قوانین رانندگی سالیانه گردش پولی معادل میلیونها دلار را در بر می گیرد.
سوال اینجاست چرا مجموعه جرائم اینترنتی دست کم شمرده می شوند؟ مگر این شاهراه جهانی تبادل اطلاعات متعلق به همه نیست؟ مگر نه اینکه نباید اجازه دهیم در این شاهراهها افرادی دیوانه وار جهت کسب درآمد حریم خانواده های جامعه بزرگ جهانی را مورد هتک حرمت قرار دهند؟ سودجویان این شاهراه حتی از تولید و تکثیر مواردی اینچنین پا را فراتر گذارده اند و اقدام به ایجاد چرخه های هماهنگ مردابی نموده اند که وقتی حتی اگر، اشتباه وارد یکی از این سایتها شوید دیگر نمی توانید خارج شوید و هر کدام از زیر گروههای این چرخه را پس می زنید دیگری جایگاه آن را پر می کند و خود را نمایش می دهد.
آمارهای غیر رسمی نمایانگر آن است که روزانه domain 4000 از این دست ثبت می شود. چرا باید اینگونه باشد؟ کدام خانواده، کدام والدین، کدام رهبر جامعه تحمل چنین بی اهانتی را دارد؟ آیا آمریکاییان - اروپاییان - آفریقاییان - آسیاییان استحقاق این توهین و تحقیر را دارند؟ کدام یک از ما می توانیم خود را در جایگاه پدری بدانیم که دخترش به خاطر بدست آوردن چند دلار ملعبه دست سود جویان گردیده و تصاویر برهنه وی به خاطر چیزی اندک تر از دو دلار به نمایش گذاشته شده است؟ تصور آن نیز مشکل است. کدامین جامعه استحقاق چنین توهین و حرمت شکنی را دارد؟
آیا این جنایت نیست؟ برای مقابله با این جنایت ها چه کردیم؟ چه برنامه ای برای آینده داریم؟ چه عقوبتی برای فراهم کنندگان این گونه فضای میزبان اندیشیده ام؟
صادق حکیمی عضو بسیج پایگاه شرکت ارتباطات زیرساخت
ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال 1365 در منطقه عمومی سومار عملیاتی انجام داد. چند گردان از تیپ حضرت نبی اکرم (ص) کرمانشاه هم در آن عملیات حضور داشتند.
گردان تبوک شهرستان سنقر کلیایی به فرماندهی شهید «اسمعلی فرهنگیان» هم از جمله آن گردانها بود.
بچه ها در این عملیات چند پاتک دشمن بعثی را به نحو خیلی عالی دفع کردند. در حین یکی از این تک و پاتکها شهید فرهنگیان فرمانده گردان و چند تن از نیروهای گردانش به شدت مجروح شدند و این مجروحین در خط فاصل بین عراقی ها و نیروهای خودی باقی ماندند. بدلیل آتش شدید دشمن ما توان تخلیه آنها را نداشتیم ولی به راحتی خیلی از مسائل پیرامون آنها را می دیدیم و کاری از ما ساخته نبود. منتظر فرصتی بودیم که آنها را نجات دهیم که در این حین با صحنه دلخراش و تکان دهنده ای رو به رو شدیم.
یک افسر عراقی به همراه دو سرباز بالا سر مجروحین ایرانی آمدند و به سمت آنها تیر خلاصی شلیک کردند. این صحنه آه و ناله همه بچه های گردان را در آورد. نه تاب تحمل دیدن این منظره را داشتیم و نه می توانستیم تیراندازی کنیم. تنها از خدا خواستیم که به همه ما صبر عنایت کند . داستان کربلا و آن ماجرای حضرت زینب کبری(س) که به طرف قتلگاه می دوید و شمر هم می دوید او می برید و من می بریدم او از حسین سر، من از حسین دل... در خاطره هایمان زنده شد و آرامش یافتیم.
جالب اینکه پس از این عملیات و پیروزی رزمندگان، شهید اسمعلی را در میان مجروحین دیدم که در یکی از بیمارستانهای مشهد مقدس بستری شده بود. عیادتی که با ایشان داشتم ماجرای آن روز را از زبان خود ایشان شنیدم. ایشان گفت وقتی افسر عراقی داشت تیر خلاصی بچه ها را می زد خواستم ماشه اسلحه را بچکانم که یک لحظه حرم مقدس آقا امام رضا (ع) جلو دیدگانم ظاهر شد و در آن وقت آقا را از ته دل صدا زدم و دیگر نفهمیدم چه شد تا اینکه وقتی به هوش آمدم اولین چیزی که دیدم بارگاه ملکوتی مولایم آقا علی بن موسی الرضا(ع) بود و ...
حجت الاسلام مصیب بیانوندی
«بسیج» کلمه ای آشنا برای همگان است ولی به حق باید گفت با وجود سپری شدن بیش از 82 سال از غرس این نهال مقدس و پربار به دست با کفایت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از مردم و بخش قابل اعتنایی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی شناخت دقیق و عمیقی از بسیج ندارند و تنها با یک یا دو شاخه از شاخه های متعدد و پربرکت این «شجره طیبه» و «درخت تناور و پرثمر » و «شکوفه های معطر و باطراوت» آن آشنا هستند.
بهترین منبع برای دستیابی به جنبه های گوناگون بسیج و کشف مفهوم حقیقی آن مهمترین کلام و پیام بانی آن یعنی حضرت امام خمینی (ره) است. از بررسی بیانات و پیام های امام راحل (ره) پیرامون بسیج نکات زیر بدست می آید:
1- بسیج، تفکر، نگرش و فرهنگ خاصی است که از اسلام ناب و زلال معرفت کلام حق ( قرآن) و از سیره و کردار اولیای حق و عترت نشات گرفته و مظهر و مصداق همه خوبیها و ارزشهای اسلامی است. خود، ارزش است و معیاری برای ارزشی بودن که اعضای آن از عشق های دروغین و مجازی جدا و به عشق حقیقی پایدار و جاودانی وصل شده اند.
2- بسیج مصداق کامل عشق به حق است. بسیج مدرسه و آموزشگاهی است که شاگردانش از یک سو عاشقان حقیقت و سرسپردگان ولایتند و از سوی دیگر بریدگان از دنیا و رسیدگان به اعلایند.
3- بسیج، میقات پابرهنگان، محفل مستضعفان و ستمدیدگان صالحی است که وعده تخلف ناپذیرالهی آنان را وارثان زمین خوانده تا اندیشه پاک اسلامی را برفراز عالم عروج دهند و خود نیز به معراج بروند تا نزد حق از مقربان درگاهش باشند.
4- بسیجیان لشکریان مخلصی هستند که در لحظات خطر و هجوم دشمن به مرزهای اعتقادی، ارزشی و جغرافیایی : اقلیمی ایران اسلامی سراز پانشناخته و بدون هیچ چشمداشتی، آگاهانه و عاشقانه به جهاد در راه حق برمی خیزند.
5- بسیج شجره طیبه ای است که در وحی و کلام الهی ریشه دارد و با انوار هدایت و بصیرت قرآن و عترت رشد و شکوفایی یافته و با تمسک به حبل و ریسمان حق و عروه الوثقی، شاخسارش را تقویت نموده و شکوفه های خود را با وصال به معبود معطر و بارور ساخته است و در یک کلام، با بندگی و پیروی از حق تعالی، درخت تناوری گشته است تا فضای مسموم باطل و باطل پرستان را از صفحه روزگار محو سازد و سرسبزی و شادابی حاکمیت حقیقت را نمایان سازد.
براین اساس بسیج با عقبه اعتقادی ریشه دار و گستردگی و دامنه وسیع خود در تمام اقشار و بخش های جامعه کارکردهای اجتماعی متعددی دارد و با تلفیق ایمان ناب و عمل صالح در همه عرصه های فرهنگی، علمی، اقتصادی ، سیاسی و نظامی چشم انداز روشن و درخشانی را فراروی ملت مومن و انقلابی ایران قرارداده است که موفقیت های چشمگیر بسیجیان درالمپیادها و صحنه های خلاقیت و ابتکار نمونه بارز آن به شمار می رود.
بهزاد کاظمی
سیدمهدی حسینی
«اگر کشوری خواهان عزت، اقتدار، استقلال، هویت، امنیت و رفاه است باید دارای توانایی علمی باشد و این واقعیت انکار ناپذیر طبیعت جریان زندگی است.» این سخن بخشی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب است که چند ماه پیش در جمع صدها تن از افتخارآفرینان المپیادهای علمی ایراد گردید. همه نهادها و سازمان های علمی، فرهنگی و امنیتی کشور مخاطب این سخن قرار دارند. اما در این بین مجموعه بسیج بیشتر از همه مورد خطاب قرار گرفته است. بسیج از یک سو یک وجهه ملی، مردمی ، انقلابی، فرهنگی و مقید به قوانین شرع و برخوردار از عنایت رهبری است و از سوی دیگر حضور فراگیری در سطح کشور و اقشار مختلف دارد و می تواند نقش بی بدیلی در نهضت علمی کشور ایفا نماید. به عبارت دیگر هیچ جریانی به اندازه بسیج چنین قابلیت هایی را ندارد تنها مجموعه ذی ربط بسیج است که می تواند با بهره گیری از ظرفیت های بالقوه خود، توانمند یهای علمی کشور را به حرکت درآورد. با ارائه راهکارهای علمی و نو به نیازهای حیاتی و اساسی کشور پاسخ دهد. جماعتی که هم دغدغه دارد و هم بدون منت می تواند به رهنمودهای رهبری انقلاب جامه عمل بپوشاند درنهایت بسیج و تفکر بسیجی است.
رهبر معظم انقلاب در سال های اخیر به کرات در سخنرانی های خود اقشار مختلف بسیج بویژه قشر دانشجو ، طلبه، اساتید حوزه و دانشگاه را مورد خطاب قرارداده وخواستار پیگیری موضوع «تولید علم و جنبش نرم افزاری» شده است. از جمله اینکه به صراحت بیان فرمودند:« عزت و سرافرازی که بسیج در دوران دفاع مقدس حافظ آن بوده امروز هم باید با تولیدعلم و نوآوری های علمی جریان انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را عزتمند و سرافراز کند.»
معظم له در بیان دیگر تاکید کردند:« اقتدار و قدرت ملی کشور از طریق بسیج در جامعه همواره جلوه پیدا کرده و امروز باید در تولید فکر و رهایی از معضلات و مشکلات جامعه اقتدار را حفظ کند و بدرخشد و افتخارآفرین باشد.»
استقلال کشور که دغدغه همیشگی امام راحل و مقام معظم رهبری بوده و هست وبسیجیان با تفکر خودکفایی و رهایی از وابستگی گام های بسیار ارزشمندی در عرصه های امنیتی، علمی و فرهنگی و اقتصادی کشور برداشته اند اما امروز باید بیش ازپیش جریان بسیج در مقوله تولید علم و جنبش نرم افزاری تقویت گردد.
به جز عده ای اندک، شهر از آدم خالی است و هر چه هست خلوتی ، خاموشی و خمپاره، دشمن خواب تسخیر هویزه را می بیند. زوزه خمپاره و صدای انفجارها هم همین را می گوید. تبلیغ کرده اند که «هویزه در دست ما است.»
با عده کم اگر ناامیدی به سراغ آدم بیاید دیگر هیچ...اما «حسین» فرمانده است و در این وضع بودنش برای همه امیدوارکننده است. همه دل به او بسته اند و او به خدا.
27 سال، در غبارهیاهوی روزگار شخصیت «شهید حسین علم الهدی» و حماسه ماندگارش هنوز زنده است...
به بهانه برگزاری یادواره حماسه ساز هویزه و یارانش در گفت وگو با برادر «شهیدعلم الهدی» با ابعاد دیگری از حیات پربار او آشنا شویم.
«سیدکاظم علم الهدی» درخصوص شخصیت معنوی و جهادی برادرش می گوید: حسین فرزندی پاک از پدر و مادری مومن بود. از همان کودکی در مساجد با تشکیل کتابخانه و جلسات سخنرانی و در مدارس با بنیان نهادن انجمنهای اسلامی و جلسات ارشاد و هدایت، شور و جذبه ای خاص در افراد به وجود می آورد.
وی ادامه می دهد: در ایام جنگ نیز، طراحی عملیات های بزرگ وترویج روحیه مقاومت و ایستادگی از ویژگی های شخصیت جهادی حسین است.
علم الهدی به ویژگیهای شخصیتی حسین اشاره می کند و اظهار می دارد: برادرم در میان تمام صفات نیکویی که دارا بود، دو الگوی بارز در او وجود داشت. یکی روحیه معنوی شهید است که در عمر کوتاه خود با انس به قرآن و عبادت و تهجد پرورش یافته بود و خصوصیت دیگری که در بقیه افراد کمتر مشاهده می شود، مطالعه در زمینه های گوناگون مذهبی و اجتماعی و سیاسی بود که از او یک صاحب نظر مومن ساخته بود. ایشان درخصوص بعد نظامی و جهادی شخصیت شهید علم الهدی و یارانش در در روزها و ماه های اولیه جنگ تحمیلی می گوید: حماسه هویزه یکی از عملیات های گسترده بود که سه ماه پس از شروع جنگ توسط رزمندگان اسلام اجرا شد و دوم اثر سیاسی حماسه هویزه بود که متاسفانه به آن توجه نشده است و آن سقوط بنی صدر است. وی می افزاید: بعد از شهادت حسین و یارانش ، افراد مومن جامعه بنی صدر را که فرماندهی کل قوا را برعهده داشت مقصر می دانستند و به او فشار می آوردند تا کناره گیری کند. اما وی به جای «تجدید نظر» در استراتژی خود بحران ایجاد می کرد. و نتیجه عملکرد ضعیف او که مهمترینش حماسه خونین هویزه بود. کابینه اش سقوط کرد.
در ادامه از وی درخصوص شخصیت های تاثیرگذار بر حسین می پرسم که می گوید: به فرموده رهبر معظم انقلاب که «حسین یک نابغه مسلمان بود که ناشناخته ماند» باید اعتراف کرد که رشد بالای معنوی و عمق مطالعات دینی اش ( با وجود سن کم) حاکی از نبوغ ذاتی وی بود. بیشتر از اینکه دیگران بر حسین تاثیرگذار باشند، رفتار حسین براطرفیان اثرگذار بود.
در پایان می گوید: انعکاس چهره واقعی شهدا به جوانان مهمترین کاری است که باید مسئولان بدان توجه کنند.متاسفانه به اشتباه از شهیدان چهره های دست نیافتنی ترسیم شده و این امر دلسردی جوانان را به همراه داشته است. اگر بدون اغراق ، خصوصیات واقعی شهیدان معرفی گردد، به طور قطع و یقین گام مهمی در جهت حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی خواهد بود.
مرضیه خبیری
بسیجیان، دلباختگان حقیقت و خودباختگان فضیلت، اصیل ترین سپاه نور و روشن ترین پگاه سرور هستند، که ریشه روشنایی را در دل کویر سیاه شب کاشته اند و پرچم نور را برتارک رفیع دنیای تیره و تار برافراشته اند.
آن گاه که، آذرخش اولین شمشیر استکبار، فریاد سرخ رگ های استضعاف را برسینه سیاه آسمان پاشید، این بسیج بود که از حلقوم او فریاد کشید و بر بیداد خروشید.
آن گاه که، دست بیداد قابیل اولین ستمگر تاریخ، نخستین قطره سیاه مرگ را در کام هابیل اولین ستمدیده تاریخ، چکاند و نخستین قطره سرخ خون مظلوم بر خاک ریخت، این بسیجیان بودند که با هابیلیان آمیختند و درجبهه ای به وسعت زمین و فرصت زمان با قابیلیان در افتادند.
آن گاه که بردگان در مصر درکنار اهرام پرپر می شدند وگروه گروه به خاک می افتادند، این بسیجیان بودند که از خاک آنها جوشیدند و بر فراعنه شوریدند.
آن گاه که محمد (ص) آخرین پیام آور آسمانی بت ها را شکست و غل و زنجیرهای اسارت را از هم گسست، این بسیج بود که با شوق و اشتیاق شهد کلامش را نوشید و زمزمه آزادی را از زمزم پیامش نوش جان کرد.بسیج در رکاب علی (ع) پیکار کرد و با بلال شکنجه شد و به همراه ابوذر در ربذه زهر غربت نوشید، با میثم تمار سردار بسیجیان، بر سر دار سرود سروری سرداد.با علی (ع) تنهایی را دردمندانه نالید، با حسن (ع) در بی وفایی یاران ناپایدار گریست و با حسین (ع) در رکاب یاران وفادار، ثار خود را ایثار کرد.همه جا پابه پای ستمدیدگان بر دشت های تشنه ارزش ها بارید و در جای جای کویر تاریخ جوانه های جوانمردی و شکوفه های شادی رویاند.
و آن گاه که اهریمنان حق ستیز، ناجوانمردانه به سوی مرزهای ایران اسلامی هجوم آوردند، این شما سروقامتان سرافراز تر از سهند و استوارتر از الوند در برابر آنها قد برافراشتید و در سنگر مقاومت، قیامت آفریدید. البرز در قامت و الوند را در استقامت شرمنده کردید. کاروان کاروان چون کارون به جبهه ها روان شدید.صخره ها را زیر گامهایتان نرم کردید و سنگ های سخت را به سخره گرفتید. چون آشیان در آسمان داشتید و آشیانه دنیا برایتان تنگ بود. اما در برابر دشمن سرخم نکردید. به شقایق ها شوق شکفتن آموختید. آن چنان سر از پا نشناخته، به سوی جبهه ها یورش آوردید که دشمن را به پوزش واداشتید. و آن گاه که کبوتر سپید بال صلح بر عقاب خونین بال جنگ چیرگی یافت، شعله های جنگ خاموش شد، رگبار تفنگ از خروش افتاد و از ساقه آن گل رویید، باز این بسیج بود که پیشاپیش همه با قلم و کتاب در دست در جهاد سبز سازندگی شرکت کرد.
بسیج بغض فرو خورده و ندای فرو برده رنج دیدگان زمین و دلدادگان زمان است که بذر مقاومت را در دلها کاشته است.
ای بسیجیان سرافراز! پرچمتان همیشه در اهتزاز باد!
امروزه بیش از آنچه نتایج جنگها و منازعات بین المللی در صحنه های نبرد تعیین شود و بیش از آنچه میزان سلاحها و تعداد نفرات حاضر در جنگ تعیین کننده نتایج این منازعات باشد، رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی و اخبار و اطلاعات نقش ایفا کننده تری دارند. در واقع دسترسی به اطلاعات و ابزارهای فرهنگی در عصر کنونی بازوی قدرتمندی برای تمامی عرصه های اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی است. مصادیق زیادی در این زمینه وجود دارد که عملا رسانه ها هستند که تعیین کننده هستند.
به همین خاطر است که رابرت الگانت اندیشمند اجتماعی، شکست آمریکا در ویتنام را بر خلاف همه تجهیزات و نیروی انسانی و در مجموع برتری فیزیکی که آمریکا در جنگ داشت، مطبوعات و تلویزیون می داند. الگانت می نویسد: "برای اولین بار در تاریخ نتیجه یک جنگ در میدانهای نبرد تعیین نشد بلکه بر روی صفحات روزنامه ها و تلویزیونها سرنوشت جنگ رقم خورد."
یا در خصوص راه اندازی جنگ میان آمریکا کانادا و اسپانیا روزنامه ها بودند که نقش اساسی را ایفا نمودند. در زمان جنگ اول خلیج فارس نقش تلویزیونها به ویژه سی ان ان و بی بی سی و حتی در نبرد اخیر آمریکا و انگلیس به عراق نقش رسانه ها به ویژه خبرگزاریها، سایتهای خبری و وبلاگها انکارناپذیر است.اصطلاح جنگ شبکه ای در واقع ماخوذ از همین کارکردهای رسانه ای است.
به قول عبدالرحمن الرفاعی نویسنده عرب، ما در پروتکل های فلاسفه صهیونیسم این عبارات را می خوانیم که : لازم است که هیچ خبری در اختیار جوامع قرار نگیرد مگر اینکه با موافقت و تایید ما باشد و تحقق این امر جز با سلطه بر خبرگزاریها امکانپذیر نمی باشد"! صهیونیستها حتی مدعی هستند که رسانه های تبلیغاتی جهان وسیله ترویج اندیشه ها هستند و باید به تمامی در دست ما! باشند"!! یا مدعی هستند که ادبیات و روزنامه نگاری قویترین کانال آموزشی و تبلیغاتی هستند و این دو باید در چنگ ما باشند!! اینهایی که به قول قرآن مجید در صدد "یحرفون الکلم عن مواضعه" ،" آنها کلام را از جایگاه اصلی خود منحرف می سازند"،می باشند. و واقعاً هم همین گونه برای تحقق نیات شان عمل کرده اند. صهیونیستها مالکان و بنیانگذاران چهار خبرگزاری بزرگ دنیا یعنی رویتر، آسوشیتدپرس، یونایتدپرس و فرانس پرس(خبرگزاری دولتی فرانسه )بوده اند. آنها حتی بر روزنامه های معروف کشورهای غربی و به ویژه آمریکا مانند نیویورک پست، واشنگتن پست، دیلی نیوز و ...هستند. صهیونیستها از بزرگترین مالکان هالیوود و بیشترین کارگردانان این سینما را انها تشکیل می دهند. بنابراین بیش از آنچه نقش یا کارکرد دیگری را برای رسانه ها بخواهیم متصور شویم بهتر است از لقب ابزارهای ایدئولوژی ساز یاد کنیم که امروزه اساسا در دست صهیونیستها و به عنوان ابزاری در اختیار امپراطوریهای استکباری و استثماری واقع شده اند. جهان امروزی بیش از هر زمان دیگری به بحران معنویت دچار شده است شاید ظهور این ابزارهای فرهنگی یکی از مهمترین دلایل آن باشد. البته نگاه ما نسبت به کارکردهای این رسانه های جدید بدبینانه نیست بلکه این حقیقتی است که در عالم واقع مشهود است. ما معتقدیم که از این ابزارها نه فقط در جهت تخریب فرهنگ و کشتار انسانها می توان بهره گرفت بلکه می توان آنها را در جهت خدمت به بشریت مورد استفاده قرار داد. مقام معظم رهبری در تبیین این نوع بهره گیری می فرمایند:" آنها (دشمنان) غافلند از اینکه این ابزارها میتوانند مورد استفاده ما هم قرار بگیرند. یعنی وقتی اینترنت بهوجود آمد، یک ابزار اختصاصی نبود. ما هم میتوانیم از آن استفاده بکنیم. یعنی یک راه دوطرفه است. اگر دشمن میتواند از علوم ارتباطات و از پیشرفتها و تازههای علمی این رشته استفاده کند، ما هم میتوانیم استفاده کنیم. ما هم باید دنبالش برویم تا استفاده کنیم. چه مانعی دارد؟ از همان شیوههایی که ضلالت را منتشر میکنند، میشود ما استفاده کنیم و هدایت را منتشر کنیم. استعداد ما در استفاده از ابزارها، استعداد بالایی است ... باید از اینگونه ابزارها استفاده کرد تا هرچه ممکن است دایره اثرگذاری کار خود را وسیعتر کنیم."
در مقطع کنونی که تهدید تخریب ایدئولوژی ها و فرهنگ از طریق رسانه های نوین به ویژه رسانه های متعاملی چون اینترنت و قابلیتهای آن یعنی سایتها و وب سایتها و وبلاگها که امکان حضور مخاطب را در مواجهه مستقیم با صاحبان یا گردانندگان آن رسانه ها فراهم می کند ضروری است که هر کدام از ما به عنوان یک مبلغ یا هادی فرهنگی در صحنه جامعه مجازی حضور داشته باشیم. یعنی حضور صرف ما در جهان واقعی یک حضور ناقص است و مکمل آن ایفای نقش در جهان شبکه ای است. جهانی که رسانه های نوین این امکان را از صاحبان این ابزارهای تک صدایی تا حد زیادی سلب کرده است که افراد معدودی باید تصمیم بگیرند و آنچه می گویند در صحنه بین المللی باید به منصه ظهور برسد. ما هم با ایجاد یک وبلاگ یا راه اندازی یک وب سایت می توانیم به عنوان یک شهروند جهانی به مقابله با تهدیدات و تخریب ارزشها و انعکاس حقایق و تبلیغ واقعیتها بپردازیم. بیایید با طرح شعار "هر بسیجی یک وبلاگ" به جمع شهروندان دیجیتال برویم و مبلغ خوبی برای فرهنگ و هنر و ادبیات و اسلاممان باشیم. ما می توانیم اگر بخواهیم.
سید علی محمد آذربخش